علی زمانیان 



طی یکی دو روز اخیر کلیپی در شبکه‌ی اجتماعی منتشر شده است و چند نفر از دوستانم نیز آن را برایم فرستاده‌اند. 

 کلیپ، شخصی را نشان می‌دهد که به عنوان مجری یک برنامه، قرار است  به حاضران خوشامد بگوید. اما به علت اضطرابی که چون ابر سیاه بر او سایه افکنده، نمی‌تواند جمله‌ای از متن را قرائت کند. چندین و چند بار تلاش می‌کند اما شکست می‌خورد . در بیانش ناتوان و در ظاهر به هم ریخته و در عجز دست و پا می زند. 


 این کلیپ دست به دست می‌شود تا ملتی به انسانی بخندد که زبانش می‌گیرد و در ادای کلمات گرفتار آمده است. این بلایی است که فضای مجازی بر سر همه‌ی ما آورده است. یک لحظه خودمان را جای این شخص بگذاریم تا شاید متوجه شویم او در کدام برکه‌ی رنج غرق شده است. زبانش می‌گیرد و نمی تواند از پس خواندن متن برآید.  از درون فرو می‌ریزد. خجالت می‌کشد و در میانه ی ناتوانی و شرمندگی از حرکت باز ایستاده است. 

 

✖️  خندیدن به درد و رنج دیگران، همان قساوتی است که خودش را زیر نام جوک و مسایلی از این دست بازتولید می‌کند. یکی از قساوت‌های آدمی این است که بر جانِ پریشان دیگران بخندد و بر زخم و رنج دیگران نیشخند بزند. چرا  به آن که در امواج بالا و پایین می‌شود و نمی‌تواند خود را نجات دهد می‌خندیم؟ چرا به آن که زمین می‌خورد و صدمه می‌بیند، پوزخند می‌زنیم؟ چرا رنج دیگران سبب خنده‌ی ما می‌شود؟


این سنگ دلی تعمیم یافته چه بر سر اخلاق و جامعه آورده است که برای لحظه‌ای خندیدن، حاضریم ناتوانی دیگری را سوژه کنیم و بر جنازه‌ی شرافت‌مان جشن قساوت بگیریم. وقتی چنین بی رحمانه، دیگران را به باد تمسخر و نیشخند می‌گیریم و حتی لحظه‌ای بر آثار و نتایج رفتارمان نمی‌اندیشیم، چگونه می توانیم انتظار داشته باشیم جامعه‌ای پاک و انسانی داشته باشیم؟ در عالم خیال، خود را جای آن شخص بگذاریم تا دریابیم چگونه بار شرمساری و خجالتی را که بر دوشش می‌نهیم چه سنگین و رنج آور است. وقتی درمی‌یابد که چگونه مردم سرزمین‌اش به او می خندد، چه احوالی را تجربه خواهد کرد؟


ما سرنوشت دیگران را با همین خرده جنایت‌های معصومانه تباه می‌کنیم و نمی‌دانیم چه می‌کنیم. نمی‌دانیم چه اثر و یا آثار مخربی بر روح و روان و جسم دیگری وارد می‌کنیم. نمی‌دانیم، زیرا فکر می کنیم آگاهی از نتایج رفتار و کنش‌ها، چیزی نیست که نیازمند آموختن باشد.  نمی‌دانیم که باید بیاموزیم. دست به جنایت‌های ریز و درشت می‌زنیم، نه از آن رو که انسان‌هایی شرور هستیم،  بلکه نمی‌دانیم با روح و روان و آینده و سرنوشت دیگری چه می‌کنیم.


✔️  حواس‌مان باشد فضای مجازی بیش از این سنگ‌دل‌مان نکند. انسان، شریف است و کرامت دارد، نباید او را ملعبه و سوژه‌ی خنده و تمسخر کنیم. به هوش باشیم که روزی نوبت ما هم می‌رسد.  .98/04/13



بعدا نوشت : 

ان اقایی که زبانش میگرفت در حقیقت خودش استند اپ کمدی و طنز پرداز  بود و نقشش ان بود 

و در واقع زبانش نمیگرفت 


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها