تنها و تنها و فقط و فقط یک جاده است که انسان را از جهنم موجود به بهشت موعود می‌برد و اون "جاده‌ی بخشش" است!


اگر نمیتونید ببخشید بدبختید! 

من اصلاً و ابداً با گذشت و تحمل و فداکاری موافق نیستم‌ها. 

گذشت و تحمل و فداکاری یعنی: 

من به دیگری اجازه بدم کار بد بکنه، من حرفی نزنم. او رو به خاطر کار بدش تشویق بکنم؛ به او بگم این کار بد رو بیشتر با من بکنه؛ این کار بد رو با دیگران هم بکنه؛ با این کارم از او آدم بدتری بسازم؛ به خاطر کار بدی که با من کرده من آسیب ببینم؛ من به خاطر آسیبی که دیدم به دیگران بدی بکنم؛ و 

پس من اصلاً و ابداً با گذشت و تحمل و فداکاری موافق نیستم! ولی مساله بخشش داستان دیگری 

است.


بخشش یعنی:

 یه کسی در حق شما یا شما در حق خودتون اشتباهی کردید، اون اشتباه رو می‌فهمید و می‌پذیرید، ازش می‌آموزید، اگر در ارتباط با دیگری است معذرت می‌خواهید، آمادگی خودتون رو برای جبران اعلام می‌کنید و پرونده رو می‌بندید؛ ولی دیگه هرگز به اون آدم اجازه نمی‌دید که در شرایط قبلی همون آسیب رو به شما بزنه!


اصلاً به من نگید که من سیصد دفعه همسرم رو بخشیدم، باز دوباره همون کار رو میکنه! 

ما برای بار دوم بخشش نداریم! 

شما وظیفه‌تون این هست که از خودتون محافظت و مراقبت کنید. این یه موضوع بسیار پیچیده و جدیه؛ حتی برخی از اوقات اجازه‌ای که به او میدید که همون کار بد و غلطش رو بکنه فقط به خاطر اینکه میخواید دست بالا را داشته باشید که هر موقع لازم شد تو سرش بزنید! 

اینها مکانیزمهایی است که برخی از اوقات میل شما به قدرت و کنترل رو نشون میده و ما امروز اونارو میشناسیم.

و مساله خیلی جدی‌تر از اینه که اون مکانیزمهای عادی به نظر بیاد. بنابراین مساله بخشیدن 

یعنی آمادگی برای قبول این واقعیت که 

در دنیا کار بد و غلط خیلی کم است، آنچه که مردم انجام میدن "اشتباه" است.


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها